×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Wednesday, 24 April , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 2 خبر
بیکاری مصدر تمامی مفاسد فکری و اقتصادی است

یونس‌غلامی؛ فعال سیاسی و مدنی و آسیب‌شناس اجتماعی به بهانه موضوع ازبین رفتن تعدادی از هرمزگانی ها به بررسی و آسیب شناسی این مساله پرداخته است:

مصرف مشروبات الکلی در واقع یک آسیب است که به جامعه هرمزگانی وارد شده است.

آسیب به هر نوع عمل فردی و جمعی اتلاق می‌شود که در چارچوب اصول اخلاقی، انسانی، قواعد عام و عمل جمعی که محل فعالیت کنشگران قرار نمی‌گیرد و در نتیجه با منع قانونی و یا قبح اجتماعی و اخلاقی و انسانی روبرو می‌شود.

اولین آسیب اجتماعی که می‌توانیم از آن یاد بکنیم جرم است.

در واقع هر فردی که مرتکب یک جرمی بشود یک آسیبی است که جامعه به آن دچار شده است.

قانون مجازات اسلامی در خصوص جرم گفته است که هر فعلی و ترک فعلی که قانون برای آن مجازات تعیین کرده است جرم محسوب می‌شود.

جا داردیک انتفادی را مطرح کنم که از اینکه متاسفانه قانونگذاران ما با معنی قانون و جرم مقداری بیگانه هستند و از جهتی دیگر دایره تعریف ما از جرم بسیار بزرگ است و بسیاری از مسائل را در بر می‌گیرد.

ما نباید در جامعه هر کنش و فعالیتی را در زمره جرم تلقی کنیم و اگر جامعه به صورتی باشد که هر فعالیتی را در آن جرم محسوب کنیم بعید می‌دانم که که به معنی واقعی به توسعه و رشد دست پیدا بکنیم.

در واقع چنانچه دایره تعریف ما از جرم وسیع باشد یک مانع و یک سد بسیار وسیع در مقابل رشد و پیشرفت و تعالی یک کشور و یک جامعه قرار می‌گیرد.

جرم بوده و طلاق، بحران ارزش‌ها، بزهکاری نوجوانان و پس‌افتادگی و عقب افتادگی فرهنگی نیز جزو آسیب‌های مهم اجتماعی است.

سالانه  هزاران پرونده در قوه قضاییه تشکیل شده است. من احساس می‌کنم که ریشه بسیاری از این موارد ولی نه همه، اقتصادی و بخشی هم نیز فرهنگی است.

در زمینه فرهنگی بسیار شاهد کم‌کاری بودیم و رسانه‌ها و دانشگاه‌ها باید در این زمینه نقش موثرتری داشته باشند.

دولت هم باید آگاهی بخشی به جامعه را در دو بخش انجام دهد. بخشی آگاهی تخصصی که مربوط به دانشگاه است و بخش دیگر آگاهی جمعی و همگانی است که تمام مردم باید از حداقل‌های مسائل آگاه باشند.

برای مثال در جوامع غربی افرادی که از مسائل اجتماعی آگاهی ندارند دیگران آنها را شهروند و سیتیزن به حساب نمی‌آورند یا اینکه به عنوان شهروند درجه دو از آنها یاد می‌شود.

بسیاری از جوانان ایران از پیش‌پا افتاده‌ترین مسائل کشور و جهان مطلع نیستند و اذعان می‌کنند که به ما ارتباطی ندارد.

از سوی دیگر بیکاری یکی از علل عمده بروز چنین مشکلاتی است. در واقع بیکاری مصدر تمامی مفاسد فکری و اخلاقی است.

بروز جرم و جنایت در یک جامعه ریشه در مشکلات اقتصادی و بیکاری دارد.

به عنوان راهکارسه مرحله پیش‌روی ما قرار دارد.

اولین مرحله مشخص شدن هدف است برای مثال هدف ایران در سال 1404 تبدیل شدن به یک اقتصاد قدرتمند در منطقه است.

دومین مرحله، بررسی امکانات برای رسیدن به هدف است و بعد از آن تحلیل و بررسی موانع است.

به لحاظ دارا بودن امکانات و ذخایر خوشبختانه در یک سطح قابل قبولی قرار داریم.

خیل کثیری از دانش‌آموختگان دانشگاهی ما بیکار هستند این موارد نشان دهنده این است که سیستم ناکارآمد است. چه اصول‌گرا و چه اصلاح‌طلب در بوران، ناکارآمدیشان مشخص شده است.

هشت درصد از بیکاران در کشور را دکتری و پسا دکتری تشکیل می‌دهند.

هیچ‌کسی در جامعه در جای خودش قرار ندارد به عنوان مثال شخصی به مدت چندین سال رئیس سازمان صدا و سیما بود با رشته مهندسی برق، در کجای دنیا این موارد رخ می‌دهند.

موانع زیادی بر سر راه جوانان وجود دارد که این موانع باعث بروز فقر و اعتیاد خواهد شد که نشان‌دهند ناکارآمدی سیستم می‌شود.

بسیاری از نهادها در کشور وجود دارند که باید اصلاح شوند و نیازی به آنها وجود ندارد در حالی که بودجه‌های کلانی به آن‌ها داده می‌شود.

آذر ماه هر سال به نهادها بودجه داده می‌شود و در پایان سال مالی سازمان بازرسی کل کشور از نهادها جواب بخواهد.

به عنوان مثال نهادی که چند میلیارد بودجه دریافت می‌کند مشخص شود که در پایان سال چه کرده است.

نظارت اصلی‌ترین وظیفه مجلس و نمایندگان آن است که امروزه این وظیفه رو به فراموشی می‌رود.

یک بعد کار در مجلس قانون‌گذاری و بعد دیگر نظارت است که ما نظارت را در مجلس مشاهده نمی‌کنیم.

حاکمیت به یک دایره بسیار تنگ تبدیل شده است که دیگران نمی‌توانند وارد آن بشوند و در نهایت این سیستم پیر می‌شود و دیگر نمی‌تواند پاسخگوی جامعه باشد و نتواند پاسخگوی جامعه باشد با اعتراض مردم مواجه می‌شود.

تمام مردم ایران اعم از شیعه و سنی و تمام ادیانی که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده‌اند باید از حقوق یکسان برخوردار باشند .

چراباید در دولت اسلامی ما این همه اختلاس رخ نمی‌داد، چرا این مقدار فقیر در ایران وجود دارد و آمار طلاق به این صورت است.

سیستم باید پاسخگو، شفاف و کارآمد باشد.

آن چه که باید باشد با آنچه که هست متفاوت است.

هر حاکمیت سیاسی باید چهار مولفه داسته باشد از جمله رفاه، آزادی اجتماعی، عدالت و امنیت است که هر چهار مورد آن لازم و ملزوم یکدیگر هستند.

در جامعه‌ای که مردم آن رفاه ندارند و نشاط اجتماعی در جامعه وجود ندارد نباید توقع داشت که آن جامعه جامعه امنی باشد و مسلما بزهکاری در جامعه رخ خواهد داد.

سن جوان از 18 سالگی تا 25 سالگی است و وزارت ورزش وجوانان به مقدار بودجه‌ای که دریافت می‌کند چه المانی را برای رفاه جوانان در نظر گرفته است.

نکته مهم وحائز اهمیت این است که مواد مخدر به چه نحوی وارد مرزهای کشور می‌شود.

بنده در یک برنامه تلویزیونی از فرماندهی شنیدم که گفت: ما تا هزار مایلی اطراف مرزهای ایران اشراف اطلاعاتی و امنیتی داریم. سوال پیش میاد که چگونه هنگامی که تاهزار مایلی مرزهای زمینی کشور اشراف اطلاعاتی داریم مبادلات مواد مخدر و مشروبات الکلی دست ساز در کشور رخ می‌دهد.

در تهران در هر منطقه مواد مخدر آسان‌تر از هر کتاب دانشگاهی یافت می‌شود. حداقل باید سه تا چهار روز باید دنبال کتاب دانشگاهی می بودم در حالی که در حال عبور از خیابان‌ها نام تمام مواد مخدرها را برای فروش می‌شنیدم.

چه اتفاقی در جامعه رخ می‌دهد که جوان ما به سمت مواد مخدر و نوشیدنی‌های الکلی کشیده می‌شود؟ چرا در جوامع غربی که نوشیدنی‌های الکلی بیشتر یافت به این مقدار کسی کور یا کشته نمی‌شود؟

جوانان ما در کشور آزادی و امنیت ندارند. جوان ایرانی هنگامی که پلیس را می بیند به جای اینکه احساس امنیت بکند احساس ترس می‌کند و فرار می‌کند به این دلیل که این پلیس به تمام موارد این جوان ایراد وارد می‌کنند.

حاکمیت باید یک دایره بازی را به لحاظ امنیتی و اجتماعی برای جوانان باز کند و اجازه بدهد که جوان ما آنطور که خودش می‌خواهد زندگی کند.

دانشگاه‌های ما باید در جامعه فرهنگسازی کنند و دولت ما باید برای جوانان ایجاد رفاه کند تا جوان ایرانی سراغ مواد مخدر نرود.

امروزه چرا جوان ما به سراغ مواد مخدر می‌رود؟ به این علت که کمتر المانی در جامعه به عنوان رفاه وجود دارد.

دولت باید به عنوان راهکار یک آموزش همگانی برای مردم داشته باشد.

من به پولی بودن دانشگاه‌ها انتقاد دارم به این دلیل که چرا کسی که پول ندارد باید از کسب علم محروم باشد. چرا باید بین شهروندان تبعیض ایجاد شود.

برای مثال اعلام می‌کنند که در شهر مشهد نباید کنسرت برگزار شود، به دلیل وجود حرم امام رضا (ع) در مشهد این شهر قداست دارد. در این بخش این سوال مطرح می‌شود مگر قداست امام رضا (ع) مرز جغرافیایی دارد.

آمار خودکشی در کشور ایران به خصوص قشر جوان خوشایند نیست.. شکافی که بین اندیشه جوانان ایران و اندیشه قشر جوانان اول انقلاب است بسیار زیاد  و قابل مشاهده است.

مردم دایره جرم بسیار وسیع کرده اند به گونه‌ای که هر عمل و فعالیتی در این دایره جای می‌گیرد و جوان ما حق انتخابی ندارد برخی مسایل عرفی هم به عنوان قبح دایره جرم را بیشتر کرده است. به طور مثال مجازات شرب خمر به عنوان یک جرم  80 تازیانه حکم دین است آنهم طبق شرایطی، در حالی که همین حادثه اخیر مسمومیت الکلی شنیده ام برخی مردم و مسوولان می گفتند به درک، به جهنم، بگذار بمیرند.

دولت باید دست به یک آموزش همگانی در جهت آگاه سازی مردم بزند.

مردم باید بفهمند که دولت باید چه انتظاری از شهروند داشته باشد و شهروند نیز باید بداند که چه انتظاری از دولت داشته باشد.

در جامعه ما آموزش وجود ندارد، آموزش پولی شده و وضع اقتصادی مردم نیز نابسامان است.

اقتصاد ایران به یک اقتصاد رانتی و نفتی تبدیل شده است.

این موارد است که در جامعه آسیب ایجاد می‌کند. هنگامی که جوان ما از همه طرف و همه جا سرخورده و دلخور است مسلما تعداد بزهکاران در جامعه افزایش پیدا می‌کند که مشروبات الکلی یکی از این بزهکاری‌ها است.

ثروت در کشور ما در اختیار چه کسانی است و توزیع ثروت در کشور توسط چه کسی و به چه صورت انجام می‌شود که به این شکل ناعادلانه به وجود آمده که ما شاهد شکاف عظیم میان فقرا و ثروتمندان هستیم.