×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Friday, 29 March , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
به بهانه دوازدهم آذر روز جهانی معلولین؛معلولین هرمزگانی و مطالبات فراموش شده

✍? عباس صالحی پور شهواری: روان شناس

توجه کامل به سلامت و رفاه فرد فرد هر جامعه ای از مهم ترین مسایلی است که مورد توجه دولت ها می باشد و دولت ها بخش مهمی از برنامه ریزی ها و سرمایه گذاری های خود را بر روی برنامه های توسعه ی رفاه و اقتصادی جامعه متمرکز می کنند.
در صدی از کودکان هر کشوری در هنگام تولد یا حین تولد و یا پس از تولد به انواع معلولیت دچار می شوند. در صدی از افراد جامعه هم در اثر حوادث ، بلایای طبیعی و بیماری ها به انواع معلولیت و ناتوانی گرفتار می شوند.که سالیان دراز حتا تا آخر عمر با محدودیت های گوناگونی مواجه خواهند شد.اما امروزه یکی از مهمترین اقدامات مدیران بهداشتی و بهزیستی و رفاهی در هر جامعه ای در درجه نخست باید پیشگیری از تولد کودکان معلول باشد ، البته جلوگیری از بروز حوادث مختلف مانند حوادث جاده ای و ناتوانی های ناشی از خطرات محیط کار هم مهم است ولی پیشگیری از تولد هر کودک معلول هزینه های توانبخشی و درمانی را به مراتب کاهش می دهد. در این بین تبیین علل ابتلا به معلولیتها برای خانواده ها و حتا کارگزاران دولتی می تواند راه را برای آشنایی توده های مردم با معلولیت ها بگشاید. کودکان و نوجوانان کشور عزیزمان بدون شک سرمایه های اینده ی کشور هستند و توجه به تولید نسل سالم آینده ای روشن را برای شهروندان به دنبال خواهد داشت.
اما استان هرمزگان با بیش از ۳۱۰۰۰ هزار معلول شناسایی شده یکی از استان ها یی است که شیوع معلولیت بالایی دارد.ضمن اینکه با این تعداد بیش از ۱۱ هزار سالمند بالای ۶۵ سال هم اضافه کرد. وجود مناطق کم برخوردار و ساختار اقلیمی و جغرافیایی و فرهنگی و اجتماعی باعث وجود آمار بالای معلولیت را در استان توجیه می کند . این تعداد معلول که بیشتر ان ها از اقشار آسیب پذیر می باشند جدای از هزینه های معیشتی و رفاهی به برنامه های مختلف توانبخشی و توانپزشکی نیاز مند هستند ضمن اینکه دسترسی به امکانات عمومی و خدمات شهری هم با محدودیت مواجه و خطر انزوای عمومی هم معلولان را تهدید می کند.
اما حکایت مشکلات بی شمار معلولین در استان،
۱_در درجه نخست مشکلات معیشتی و تامین مایحتاج اولیه زندگی مانند تمام شهرها گریبانگیر این قشر می باشد . بیشتر معلولین و خانواده های آنان از درآمدی پایین بهره مند هستند و از عهده ی تامین ابتدایی ترین نیاز های خود هم بر نمی آیند چه رسد به تامین و برطرف کردن نیاز های توانبخشی و درمانی.

۲_یکی از اشتباهات مهلک مدیران بهداشتی ،درمانی و رفاهی در دهه ی هفتاد واگذاری خدمات درمانی و توانبخشی معلولین به بخش غیر دولتی و خصوصی بود ، کاری که حتا دز کشور های پیشرفته هم با ملاحظات بسیار صورت می گیرد و معمولا خدمات درمانی و توانبخشی و رفاهی را خود دولت ها عهده دارند. واگذاری امور معلولین به بخش خصوصی باعث افت شدید استانداردهای ارایه ی خدمات شده هرچند برخی مراکز و انجمن ها با فاصله ی زیاد از همتایان خود خدمات مقبول و مطلوبی را ارایه می دهند ولی در مجموع شاهد افت استانداردهای مربوط به خدمات توانبخشی شده ایم.
۳_ شاید بزرگترین مانع و مشکل در درمان و توانبخشی معلولین عدم پوشش بیمه ای خدمات توانبخشی هست ، خدمات توانبخشی و توانپزشکی معلولین مانند گفتار درمانی،کاردرمانی،خدمات روانشناسی و مشاوره شامل بیمه های درمانی نیست و بسیاری از خانواده های معلولین هزینه های هنگفتی را صرف این گونه خدمات می کنند.ضمن اینکه هزینه های تهیه لوازم توانپزشکی مانند ویلچر ،عصا و لوازم بهداشتی به طور تصاعدی بالا می رود و امکان تهیه این وسایل توسط معلولین تقریبن به صفر نزدیک شده است
۴_اگر گذری به خیابانها ، پارک ها و مکان های عمومی بندر عباس و سایر شهرهای استان داشته باشید متوجه می شوید که گذرگاه های شهری حتا برای افراد سالم هم مناسب نیست چه رسد با افراد معلول ، ناتوان و سالمند . ساحل دریا که تنها ترین مکان تفریحی شهروندان است قابل دسترسی برای معلولین نیست و گذرگاه های ویژه معلولین برای جلوگیری از ورود موتور سیکلت با زنجیر مسدود شده اند . ورودی بیشتر ساختمان ها و فضاهای دولتی و عمومی برای معلولین مناسب نیست و حتا یک سرویس بهداشتی ویژه ی معلولین در پارک ها پیش بینی نشده است ( هر چند همین سرویس های موجود هم قابل استفاده نیست) البته در چند سال گذشته اقدامات هر چند اندک در بافت مرکزی بندر عباس برای دسترسی معلولین به پیاده روها و بازار و بهسازی ساختمان های دولتی انجام شده ولی ناکافی بوده و هنوز تا شهر قابل دسترسی فرسنگ ها فاصله داریم.البته همین فضاهای مناسب سازی شده هم پس از مدتی توسط ارگان های مختلف کنده کاری و نابود می شوند.عدم دسترسی معلولین به بیشتر اماکن عمومی و دولتی همچنان معضل همیشگی معلولین است و گویا اراده ای هم برای حل این مشکل وجود ندارد. شهرداری به عنوان متولی اصلی ساخت و ساز های شهری مسئول مستقیم این اوضاع آشفته هست . این در حالی است که انگشت اتهام همواره به سوی بهزیستی نشانه می رود در حالی که بهزیستی خود یک مطالبه گر است تا مجری و انجام دهنده ی کار….!
۵_اشتغال و حرفه آموزی معلولین اگر با هدف ایجاد شغل پایدار صورت گیرد قابل دفاع هست وگرنه آموزش های حرفه ای برای معلولین مسکن خواهد بود. اجرای قانون سه در صد استخدام معلولین هم در صورتی ثمر بخش خواهد بود که اصولن استخدامی باید وجود داشته باشد تا سه در صد از معلولین اجازه ی ورود پیدا کنند.!
و بالاخره آنچه که معلولین را توانمند می کند زدودن نگاه ترحم آمیز نسبت به معلولین و باز کردن در های جامعه به سوی آنان است نه جداسازی انهاوتصوبب قوانین مخصوص …معلولین هم مانند دیگران هستند و نیازی به تصویب قانون مخصوص ندارند فقط باید دیده شوند و بس….

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.