- نویسنده : علی دولیخانی
- ۰۷ اسفند ۱۴۰۱
- کد خبر 19251
- 145 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
بقلم غلامعباس شمس الدینی؛
۶ فوریه ۲۰۲۳ برای جهان با خبری بهت انگیز همراه بود زلزله ۷ وهشت دهم ریشتری ترکیه که ده استان آدانا، آدییامان، دیاربکر، غازیآنتپ، حتای، قهرمانماراش، کلیس، مالاتیا، عثمانیه و شانلیاورفا را تحت تاثیر قرار داد. به گفته «ساسکیا گوس»، استاد ژئوفیزیک در امپریال کالج لندن، زمینلرزهای به این بزرگی در این منطقه فقط هر صد یا چند صد سال یک بار رخ میدهد. اتفاقی که رئیس جمهور اردوغان را برآن داشت تا به استناد اصل ۱۱۹ قانون اساسی این کشور در ده استان زلزله زده سه ماه وضعیت فوق العاده اعلام کند. در شمال و شمال غرب سوریه زلزله ۵ استان ادلب، حلب، حماه، لاذقیه و طرطوس را تخریب کرد و تا لحظه نگارش این مطلب بیش از ۳۶۰۰ کشته بر جای گذاشته است. که از این تعداد حداقل ۲۱۶۶ نفر در ادلب و مناطق عملیاتی سپر فرات و زیتون جان باختهاند.
زلزله خوی
۲۸ دی ماه ۱۴۰۱ شهرستان خوی آذربایجان غربی شاهد زلزلهای با بزرگای ۵ و چهاردهم ریشتر بود که البته پس از آن بارها و بارها لرزههایی را تا ۵ و نه دهم ریشتر تجربه کرد. قریب به ۱۲۰۰مجروح و سه کشته طبق آمار اعلامی از مراجع مسئول ناشی از این زلزله ها بود. استاندار آذربایجان غربی با اعلام این مطلب که دو هزار و ۱۲۰ واحد مسکونی کاملا تخریب شده گفت: ۱۱ هزار و ۱۰۰ واحد مسکونی نیازمند تعمیرات در این شهرستان شناسایی شده است.
دو زلزله درهرمزگان
در هرمزگان هم طی سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ دو زلزله مهیب داشتیم که تخریب بالایی به همراه داشت. ۲۳ آبان ۱۴۰۰ در فین شاهد زمین لرزهای بودیم که بیش از ۳ هزار واحد مسکونی را یا تخریب یا نیازمند مقاوم سازی کرد. ۱۱ تیرماه ۱۴۰۱ هم زلزله غرب هرمزگان تبدیل به کابوسی برای ساکنان مناطق زلزله شد و بیش از ۱۸۰۰واحد مسکونی، تجاری، اداری و آموزشی را در شهرستانهای بندرخمیر و بندرلنگه به وضعیتی شبیه فین دچار کرد. البته سایه خوش کانون زلزله به کلی تخریب شد. بد نیست به برخی زلزلههای مرگبار کشورمان هم نظری بیندازیم تا میزان بی توجهی و گاها بیخیالی متولیان را بیشتر درک کنیم. در حالیکه امروزه در ژاپن به پشتوانه تجارب تلخ زلزله های مهیب به یکی از کشورهای موفق جهان در مقابله با این پدیده بدل شده است.
زلزله های مرگبار ایران
۵ خرداد ۱۳۰۲ زلزله کاشمر با قدرت ۵ و هفت دهم ۵ روستا را بطور کامل تخریب کرد و ۲۰ روستا را به شدت تحت ثأثیر قرار داد که دو روز بعد از وقوع بیش از ۷۷۰ کشته را از زیر آوار خارج کردند. تیرماه ۱۳۳۶سنگچال مازندران در نیمه شب لرزید. این زلزله ۶ و شش دهم ریشتر بود که بعد از یک هفته آوار برداری ۱۲۰۰ جان باخته از زیر آوار بیرون کشیده شد. بوئین زهرا در روز دهم شهریور ۱۳۴۱ با زلزله ۷ و دو دهم ریشتری به کلی با خاک یکسان شد و ۱۱ هزارنفر از هموطنان در این فاجعه طبیعی جان باختند. شش سال بعد یعنی ۹ شهریور ۱۳۴۷ به فاصله ۲۱ ساعت دو زلزله مهیب بیاض و فردوس استان خراسان را لرزاند. زمینلرزهای با قدرت ۷٫۴ ریشتر بیاض در استان خراسانجنوبی را لرزاند. مردم بسیاری زیر آوار گیر کرده بودند. که روز دهم شهریور و درست ۲۱ ساعت بعد از زلزله بیاض زمینلرزهای با قدرت شش و چهار دهم ریشتر فردوس را هم لرزاند.آمار دقیقی از کشتههای این دو زمینلرزه هیچگاه اعلام نشد، اما آنچه مشخص بود این بود که مجروحان زلزله بیاض بهعلت ریزش بیمارستان فردوس جان خود را از دست دادند. بیست و پنج شهریور سال ۵۷ بزرگترین زمینلرزه ایران در طبس رخ داد. زلزلهای با قدرت ۷٫۸ ریشتر شهررا بهصورت کامل با خاک یکسان کرد. تصمیم گرفته شد بر روی ویرانههای شهر دوباره ساختوساز انجام شود، بههمین خاطر بود که تعداد زیادی از جنازه ها بهعلت شدت خرابی هرگز پیدا نشدند. در جریان این زمینلرزه بین پانزده تا بیست و پنج هزار نفر جان خود را از دست دادند. بزرگترین زمینلرزه از نظر زمان وقوع در تاریخ ۳۱ خرداد سال ۶۹ در منجیل رخ داد. در این زمینلرزه که ۷٫۳ ریشتر قدرت داشت، یک دقیقه به طول انجامید. این زمینلرزه که یکی از پرقدرتترین و پرتلفاتترین زمینلرزههای کشور بود سی و پنج هزار کشته بر جای گذاشت. منجیل، رودبار، لوشان و جیرنده با خاک یکسان شدند و خسارتهای بسیاری در قزوین و زنجان هم برجای ماند. ۲۰ اردیبهشت سال ۷۶ بود که زمینلرزهای با قدرت هفت و سه دهم ریشتر در روستای اردکول قائن در جنوب استان خراسان بزرگ رخ داد. برهمین اساس هزار و ۵۷۶ نفر جانشان را از دست دادند و پنجاه هزار نفر به علت تخریب خانههایشان آواره شدند. پنج دی سال ۸۲ بود که زمینلرزهای با قدرت شش و شش دهم ریشتر بم را لرزاند.این زمینلرزه که تنها دوازده ثانیه طول کشید، بزرگترین شهر خشتی کشور و جهان را با خاک یکسان کرد. در زلزله بم که بعد از زلزله دامغان و اردبیل پرتلفاتترین زلزله تاریخ ایران بود پنجاه هزار هموطن جان خود را از دست دادند. بیست و یک آبانماه ۹۶ و ساعت نزدیک ده شب بود زمینلرزهای با قدرت ۷٫۳ ریشتر بخشهای زیادی از استان کرمانشاه و غرب کشور را لرزاند. و در جریان این زلزله ششصد و بیست و پنج نفر از هموطنان جان خود را از دست دادند. ۲۲ دسامبر سال ۸۵۶ میلادی در شهر دامغان بزرگترین زلزله تاریخ ایران با ۷٫۹ ریشتر قدرت رخ داد. این زلزله در آن سال ۲۰۰ هزار قربانی گرفت. ۲۳ آگوست سال ۸۹۳ میلادی هم در اردبیل زلزلهای که قدرت آن ثبت نشده، ۱۵۰ هزار قربانی گرفت.
کابوس زلزله بندرعباس
بندرعباس را پایتخت اقتصادی کشور می دانند. شهری که به واسطه ظرفیت هایش، با جمعیتی رو به رشد مواجه است و بعید نیست این کلان شهر تا ده سال آینده بیش از یک میلیون نفر را در خود جای دهد. ضمن اینکه صنایع معظم، بنادر و مراکز استراتژیک در این شهر مستقر هستند. ساخت و سازها در بندرعباس و سایر شهرستانهای هرمزگان تابع قانون سال ۱۳۳۵ش است. چرخه کاملی در حوزه نظارت بر ساخت و سازها وجود ندارد. تداخل وظایف بین سازمان نظام مهندسی و شهرداری همچنان باقی است. بهمن ۱۳۹۷رئیس وقت سازمان آتش نشانی بندرعباس در گفتگو با ایرنا از وجود ۳۰۰ ساختمان پرخطر در این شهر خبر داد. تردیدی نیست که اینگونه ساختمانها بیشتر شده است. مجتمع عظیم پیامبر اعظم که بدون تردید تا ده سال آینده تبدیل به بافت فرسوده خواهد شد. به گفته مدیرکل راه و شهرسازی هرمزگان ۴۳ درصد بندرعباس بافت فرسوده است. عباس کمالی مدیرکل راه و شهرسازی هرمزگان در چهارمین اجلاس کمیسیونهای شهرسازی و معماری کلانشهرها و مراکز استانها در بندرعباس بر این نکته تأکید نمود. تعداد ساختمانها و مجتمعهای تجاری بدون پایان کار در حال افزایش است ومتولیان همچنان این مسئله را در اولویت قرار ندادهاند. متاسفانه تاکنون از تجارب تلخ گذشته درس نگرفتهایم. تازه زمانی که حادث رخ میدهد چندین برابر خسارت را میپذیریم. درحالیکه خیلی از این خسارتها مانند از دست رفتن انسانها هرگز قابل جبران نیست. چندی قبل وزیر کشور از احداث شهری جدید خبرداد، استانداران از سالها قبل تا به امروز به دنبال اجرای طرحهایی هستند که به تصورشان بهبود اقتصادی را به همراه دارد. غافل از اینکه ایمنی حتی از اقتصاد هم بالاتر است. کابوس زلزله نه تنها بندرعباس و شهروندانش را رها نکرده بلکه ساکنان دیگر شهرستانهای هرمزگان هم درگیر آنند. به قول فرجام دانش که گفت: در خصوص بندرعباس باید بگوییم آمادگی برای وقوع زلزله نداریم و بافت قدیم و فرسوده این شهر ناایمن است که هنگام وقوع زلزله هیچ کاری برای آن نمیتوان انجام داد.
درس هایی که ژاپنی ها گرفتند
مقایسهای بین جانباختگان ایران و ژاپن در زلزلههای مختلف حکایت از تلفات چند برابری ایران مقابل کشوری است که به کشور سونامی و زلزله معروف است. اما آنها چگونه مردمشان را به ساحل آرامش رساندند در حالیکه کشورشان بیشترین و پرقدرترین زلزلهها را تجربه میکند؟ در این کشور محافظت از جان و اموال مردم در برابر بلایای طبیعی اولویت بالایی دارد و یکی از مهم ترین مسئولیتهای دولت مرکزی است. تصویب قانون اقدامات اساسی مقابله با فاجعه (Disaster Countermeasures Basic Act) مصوب سال ۱۹۶۱ در این کشور است که بر اساس آن تعهدات، اختیارات و وظایف دولت مرکزی، دولتهای محلی، خدمات عمومی وشهروندان را بیان میکند. قانون اقدامات ویژه در مقابل فاجعه زلزله: در ۱۹۹۵ بعد ازوقوع زلزله بزرگ در منطقه هانشین (زلزله کوبه) که جان ۶ هزار نفر را گرفت تصویب شد. این قانون فرمانداران استانهای محلی را به همفکری با شهرداران دولتهای شهری تشویق میکند تا برنامه۵ سالهایی را در مورد ساختمانها و بهبود امکانات ضروری از نقطه نظر مدیریت بحران زلزله تدوین کنند. اقدامات جهت مقابله با زلزلههای بزرگ مقیاس از برنامه ریزیهای دیگر ژاپنی هاست که مجموعهای از دستورالعملها برای فعالیتها و واکنشهای اضطراری توسط سازمانهای مربوطه درآن دیده شده است. دهها برنامه مصوب شده است برنامههایی که در آن پیش بینی بلایا، چگونگی مقابله، مواجهه، ارتقای ایمنی لحاظ شده است. دولت مرکزی مقاوم سازی ساختمانها دربرابر زلزله را از طریق قانون نهادینه کرده است و علاوه بر بودجه اولیه، نرخ یارانه تکمیلی برای بودجه سال مالی را افزایش داده و انگیزه های مالیاتی را برای مقاوم سازی در برابر زلزله در نظرگرفته است.
کابوس روی کابوس
متاسفانه طی سالهای گذشته تاکنون دهها حادثه و بلای طبیعی شهروندان را دچار مشکل کرده است. اما به جای اصلاح شیوههای معیوب، به سرعت این حوادث فراموش میشوند. بزرگترین نقص در کار مدیران و سیستم مدیریتی کشور بی توجهی به حوادث است. به راستی بعد از زلزله فین، سایه خوش چه قواعد و دستورالعملهایی تدوین شد؟ مانور زلزله در مدارس که سالهاست اجرا میشود چه دستاوردی داشته است؟ با عنایت به اینکه ایران بر روی کمربند زلزله آلپاید قرار گرفته است و هیچ نقطهای از کشور ما از نظر پهنهبندی خطر نسبی زلزله در مصونیت قرار ندارد، چرا هنوز درمقابله با زلزله دچار سردرگمی هستیم؟ از آنجایی که هرمزگان فعالترین گسلها را در کشور دارد. گسلهای اصلی زاگرس شامل گسل معکوس اصلی زاگرس، گسل زاگرس مرتفع (از سمت حاجی آباد تا خورگو)، گسل جبهه کوهستان (گسل تشکیل دهنده کوه گنو) و گسل پیش گودال زاگرس (جداکننده خشکی از دریا)، گسل زندان میناب پالامی و شاخه های گسلهای فرعی متعددی است، آیا نسبت به تهیهی نقشهی تدقیق حریم گسلها اقدامی صورت گرفته است؟ ایستگاههای شتاب نگاری در استان تا چه اندازه مجهز و به روز رسانی شدهاند؟ چقدر از از سیستمهای هشدار سریع که امروزه در دنیا متداول بوده و جان میلیونها انسان را از مرگ نجات داده است استفاده میشود؟ مردم و مسئولان در خصوص مقابله با بلایای طبیعی، چقدر از آموزشهای فراگیر بهره گرفتهاند؟ مراکز علمی و دانشگاهی چه تعداد پروژه و کارمطالعاتی بعد از حوادث طبیعی انجام داده و چقدر از آنها در راستای تصویب قوانین استفاده شده است؟ در یک کلام چقدر مقاومت کشور در مقابل بلایای طبیعی تقویت شده است؟ اصلا چرا ما باید با کابوس روی کابوس روزگار بگذرانیم؟ فراموش نمی کنم مهدی رضایی سردره رئیس وقت سازمان نظام مهندسی هرمزگان گفت: با یک قدم زدن ساده در خیابانهای شهر بندرعباس متوجه میشویم محوریت با انسان نیست در صورتی که در کشورهای دیگر انسان و افزایش کیفیت زندگی وی محور قانون و کارهاست.
https://tejaratjonoubonline.ir/?p=19251