×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Saturday, 20 April , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 1 خبر
مردم توقع دارند گروه های مرجع خشم خود را کنترل کنند/چرا نحوه ادبیات مسوولان تغییر کرده است

چندی پیش نیز در محافل غیررسمی از اختلاف پشت پرده یکی از نمایندگان همفکر و اعتدالگرا با استاندار بر سرانتصاب معاون سیاسی به گوش می رسید. فشار مردم به نمایندگان و عدم تحقق شعارهایشان از یک طرف و بسته بودن دست مسوولان در راس آن استاندار که برخی فکر می کنند قدرت لایتناهی دارد تا هر کاری انجام دهد، درصورتی که نمیتواند یک بخشدار را جابجا کند از سوی دیگر، باعث پرخاشگری هایی شده که هر لحظه مانند جوی های آب ناشی از بارندگی سر از مسیری نزدیک به هم در می آورد که اگر این خشم های متفرقه و گروهی ادامه پیداکند و جایی بهم وصل شود قابل مدیریت نخواهد بود و طغیان خواهد کرد.طبق نظر جامعه شناسان احساس محرومیت به پرخاشگری می انجامد و در صورت عدم مدیریت به این جهت که به واسطه بسته بودن مرزها سیاسی و تحریمها مشکلاتی بر کشور مترتب شده است، می تواند از فضای مجازی به درون جامعه کشیده شود. کم کاری و بی انگیزگی بسیاری مدیران و همچنین گسترش فساد مالی، بر اساس آمارهایی که دستگاه قضا و انتظامی منتشر می کند بی اعتمادی را به دنبال خواهد داشت و تبدیل به رفتارهایی می شود که ناشی از همان احساس محرومیت در برآورده کردن خواست مردم است. گاهی پرخاشگری یک مقام دولتی به نماینده ای با برچسب زنی از قبیل فریبکاری مردم به دلیل نزدیکی به انتخابات و یا خودخوری و مقصر دانستن دیگران است و این ادبیات آتش خشم را گسترده تر می کند. این دیالوگهای پرخاشگرانه در حالی رد و بدل میشود بدون اینکه به شرایط کشور و زندگی مردم توجهی شود و مسایل کلان سیاسی و اقتصادی کشور را دریابند، بدون اینکه کمی تفکر کنند جامعه با چالشهای جدی روبروست و باید سر یک میز نشست تا مشکلات را گره گشایی کنند و بیش از این به دغدغه و نگرانی مردم دامن نزنند. حداقل انتظار مردم فریاد مطالباتشان توسط نمایندگان آنهاست و نباید صدای نمایندگان را خاموش کرد حتی اگر برای انتخابات باشد. طبیعتا وقتی در سطح کلان نمایندگان قوا در استانها به هم حمله می کنند؛ در سطوح پایین مانند صنوف ، تشکلها و نهادها نیز به دلیل این احساس محرومیت اتفاقات و مناقشاتی را شاهد میشویم.چگونه است که مسوولان و نمایندگان از تعاملات بین المللی سخن میگویند و ریشه تمام مشکلات را در آن می دانند اما خود در یک جامعه محلی از انجام این تعامل ناتوانند و فقط ادای روشنفکران را در می آورند.
در یکی از خبرگزاریها در گفتگو با جامعه شناسان در این خصوص مطالبی منتشر شده که بخشهایی از آن در پی می آید.

در یک جامعه در حال گذار همواره چالش ها و موانع سیاسی اقتصادی و اجتماعی بر سر راه توسعه وجود داشته است. چرا که در چنین جوامعی به علت بالا رفتن سطح انتظارات و آشنا شدن مردم با حقوق اولیه خود از جمله بهره مندی از یک زندگی بدون تنش ناشی از احساس امنیت، سطح نسبتا مطلوب اقتصادی و بهره مندی از آزادی های مصرع و مشروع و از طرفی عدم اقناع مردم در برآوردن این خواسته ها، یک نوع حرکتی سینوس وار از تحولات را شاهد هستیم. افت و خیزهایی که بعضا از لایه های سطوحی جامعه گرفته تا سطح کلان در مقاطع مختلف بروز می یابند. در جامعه ای که تضادهای فکری و سلیقه ای نیز به انحاء مختلف وجود داشته باشد گاه این تعدد دیدگاه ها و سلایق تا عرصه تصمیم سازی و تصممیم گیری هم قدم می گذارد و در برهه هایی اهم و مهم مسایل جای خود را به کنکاش در عقاید و سلیقه های مختلف می دهد.
اما در کشورهایی که چارچوب دموکراسی حاکم است از این منظر که همه امور بر طبق قانون و خرد جمعی پایه گذاری می شود هر مساله و هر سخن جای خود را دارد. منتقدان در چارچوب اصول صحیح انتقادی و به دور از هر گونه احساس ناامنی در بیان، صدایشان را به گوش مسولان و همگان می رسانند و از طرفی دیگر مسولان نیز سخنانشان را در شان و عرف یک ملت به گوش عموم می رسانند تا آنان را از حق دانستن و آگاهی از مسایل و مشکلات جاری محروم نکرده باشند.در این میان فارغ از هرگونه موضع گیری های سیاسی و جناحی و به زعم بسیاری از روانشناسان، نحوه ادبیات مسولان یک کشور بسیار بر مردم آن کشور اثرگذار و حایز اهمیت است
مجید کاشانی، جامعه شناس و رییس مرکز تحقیقات علوم اجتماعی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز با بیان اینکه ریشه واژه های “خشونت” و “عصبانیت” مترادف است، افزود: از دیدگاه روان شناسی هر دو جزء این واکنش های منفی، شخصیتی محسوب می شوند. از دیدگاه جامعه شناسی خشونت یا عصبانیت به معنای نوعی بهم ریختگی و بی سامانی است.

افراد هر جامعه ای نوع رفتار های خود را ازگروه های مرجع الگوبرداری می کنند.
وی ادامه داد: افراد هر جامعه ای نوع رفتار های خود را از نخبگان، رهبران سیاسی، رهبران فکری و در واقع گروه های مرجع الگوبرداری می کنند. گروه های مرجع اشخاصی هستند که مردم سعی می کنند در نکات مثبت از آن ها پیروی کرده و در نکات منفی از آن ها دوری کنند. میزان خشونت در جوامع بنابر فشارهای سیاسی، اقتصادی و… افزایش پیدا می کند.

اگر این دامنه خشونت توسط رهبران فکری و سیاسی، دینی و مذهبی، والدین و… محدود نشود، ممکن است برای جامعه در طولانی مدت دارای عوارض سوء باشد. اما اگر جامعه بر ساختارهای دینی و اصول اخلاقی خود پایدار باشد، دامنه پرخاشگری و عصبانیت محدود می شود.
اگر رفتار رهبران و گروه های مرجع خشونت آمیز باشد، این خشونت به همه آحاد جامعه سرایت می کند.

روایات و احادیث زیادی مبنی بر شباهت مردم با رهبرانشان وجود دارد. مردم عقیده دارند فردی که قدرت نگه داری خشم خود را در مواقع ضروری و در یک مسند مدیریتی ندارد، در شرایط حیاتی تر هم صلاحیت تصاحب مشاغل را ندارد. مردم توقع دارند گروه های مرجع که شامل رهبران سیاسی و عقیدتی، افراد مشهور در عرصه هنر و…. هستند قادر باشند خشم خود را در مواقع ضروری کنترل کنند.
مسئولان باید آستانه صبر خود را بالا برده و سخنان مخالف را بهتر بپذیرند
قدرت درک جامعه بالا است و افراد جامعه متوجه عملکرد موفق یک فرد می شوند، بنابراین اگر رهبران سیاسی قادر باشند تحمل کنند تا حقانیت آن ها شناخته شود، بین مردم محبوب تر خواهند شد.
هنگامی که گروهی از افراد دائما در اندیشه تخریب هستند، چه انتظاری می توان داشت. کاسه صبر برخی هم روزی لبریز می شود. اما شاهدیم عده ای به جای اینکه به مشکلات حوزه خود بپردازند، دائم دنبال بزرگ کردن مشکلات کوچک هستند.

نقد دولت، حق افراد است، به شرطی که این نقد منطقی باشد. رئیس جمهور رای پیشین او بیش از 18 میلیون و دور بعد رای او قریب به۲۴میلیون رسیده است، اما برخی انتقادات به گونه ای است که مانند شمشیر از رو کشیدن است ودوران طلایی برجام را سیاه نمایی میکنند.

یک جامعه شناس اعتقاد دارد اصل، اعتماد است. چه در سطح افقی و چه در سطح عمودی. منظور از سطح افقی ارتباط مردم با یکدیگر و منظور از سطح عمودی ارتباط متقابل بین مردم و مسئولان است. وقتی مردم مشاهده می کنند مسئولان و نمایندگانشان را مورد هجمه قرار می دهند، چگونه اعتماد سازی افقی و عمودی شکل بگیرد؟
دنیای امروز عرصه تعاملات است نه کنکاش و فحاشی!

امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس هم گفته: رفتار برخی افراد همانند جهان سوم است، جهان سوم، ویژگی خاص خود را دارد. یکی از شاخص های جامعه شناسی جهان سوم این است که مسولان آن احساسی صحبت می کنند نه ادراکی و بر مبنای منطق و آمار اما دنیای امروز، دنیای تعاملات است نه دنیای کنکاش و فحاشی.
تعداد الفاظ نامناسبی که علیه رئیس جمهور به کار برده شده است هم کم نیست.

رئیس جمهور دشمن یک کشور نیست، افراد منتخب مردم هستند که از هویت ملی، قدرت ملی، اقتصاد ملی، نظام کشور و… دفاع می کنند. چرا باید کاری کنند که یک مسول مودب ناچار شود از الفاظ نه چندان مناسب استفاده کند.

? پایگاه خبری تجارت جنوب
? یادداشت و تحلیل مدیر مسوول

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.